وقتی برای اولینبار پا به گلشهر گذاشتم، باورم نمیشد در ایران هستم. از لحظهای که از مترو پیاده شدم و وارد خیابانهای اصلی گلشهر شدم، فضا برایم آشنا و غریب بود؛ آشنا چون چهرهها، زبانها و لباسها برایم یادآور کابل بودند و غریب چون در دل شهر مشهد، چنین فضای متفاوتی انتظارم را نداشت. گلشهر منطقهای در غرب شهر مشهد است؛ منطقهای که بسیاری از مهاجران افغانستانی، بهویژه از کابل با خرید بلیط هواپیما کابل مشهد در آن ساکن شدهاند. آنقدر جمعیت افغانستانی در این منطقه زیاد است که برخی آن را کابل دوم یا افغانستان کوچک مینامند. اما این فقط یک توصیف ساده نیست، بلکه حقیقتی است که وقتی در کوچه و خیابانهای این محله قدم میزنید، آن را با تمام وجود حس خواهید. در این مطلب از هدیتا تریپ تجربیات خودم را با شما درمیان میگذارم.
حس آشنا گذر در کوچه های کابل در غرب مشهد
وقتی وارد گلشهر شدم، اولین چیزی که توجهام را جلب کرد تابلوهای فروشگاهها بود. تقریباً بیشتر تابلوها به فارسی دری نوشته شده بودند، حتی گاهی با خط نستعلیق خاص افغانستان. فروشگاههایی با نامهایی مثل نوشین نان، مکتب کابل، سوپرمارکت افغانمارت، یا حلیم پنجشیر!! در هر کوچه و خیابانی دیده میشوند.
صدای موسیقیهای محلی افغانستانی از برخی مغازهها شنیده میشد و زنانی را میدیدم که لباسهای محلی مثل پرتو و چادری به تن داشتند. حتی اگر کسی از ساکنان مشهد، برای اولین بار گذرش به گلشهر بیفتد، احتمال دارد احساس کند وارد کشوری دیگر شده است.
بازارچههای محلی و اجناس افغانستانی در بازارگلشهر
یکی از جاهایی که حتماً باید در گلشهر از آن بازدید کنید، بازارچههای محلی است. در این بازارها، میتوانید انواع ادویههای اصیل افغانستانی، چایهای عطری، لباسهای سنتی، فرشهای کوچک دستبافت و حتی کتابهای چاپ کابل را پیدا کنید. بسیاری از فروشندهها، خودشان با خرید بلیط هواپیما کابل مشهد یا بالعکس، این اجناس را مستقیماً از افغانستان میآورند.
جالب است که بسیاری از مهاجران برای دیدن خانوادههایشان یا آوردن کالاهای خاص، سفرهای دورهای میان کابل و مشهد انجام میدهند. در همین گفتگوهایی که با مردم داشتم، متوجه شدم تعداد زیادی از اهالی گلشهر از طریق خرید بلیط هواپیما مشهد کابل یا خرید بلیط هواپیما کابل مشهد، در رفتوآمد هستند. این خط پروازی به پلی فرهنگی میان دو شهر تبدیل شده است.
تنوع غذایی، فرهنگ و زبان در گلشهر مشهد
یکی از جذابترین بخشهای سفرم به گلشهر، امتحانکردن غذاهای افغانستانی بود. رستورانهای گلشهر اغلب غذاهای سنتی افغانستانی مثل قابلیپلو، منتو، آشک، بولانی و کوفته را میپزند. من در یکی از این رستورانها، قابلیپلو با گوشت بره خوردم و واقعاً مزهای بهیادماندنی داشت. طعم زعفران، کشمش و خلال بادام با برنج بلند و عطردار، مرا یاد مهمانیهای خانوادگی در کابل انداخت.
زبان هم در گلشهر چیزی فراتر از ارتباط است؛ یک میراث فرهنگی زنده. بیشتر مردم به فارسی دری صحبت میکنند و کودکان در کوچهها با لهجهای شیرین بازی میکردند. در برخی مدارس غیرانتفاعی، کتابهای افغانستانی تدریس شده و حتی کلاسهای سوادآموزی ویژه مهاجرین نیز در این منطقه برگزار میشود.
مراسمهای مذهبی و فرهنگی در گلشهر با عزاداری افغانستانی
اگر در ایام محرم یا ماه رمضان به گلشهر بروید، میتوانید شکوه مراسم مذهبی افغانستانیها را از نزدیک ببینید. حسینیهها، مساجد و تکایا با پرچمهای سیاه تزئین میشوند و مراسمهایی شبیه آنچه در کابل یا هرات برگزار میشود، در اینجا نیز برپا میگردد.
در ایام نوروز هم جشنهایی برگزار میشود که با نوروز سنتی ایرانی تفاوتهایی دارد. مردم با لباسهای رنگارنگ سنتی به خیابان میآیند، غذای مخصوص میپزند و موسیقی محلی اجرا میشود. این جشنها، گلشهر را به کانونی از زندگی، امید و هویت تبدیل میکند.
چالشها و امیدها در گلشهر، کابل کوچک !!
با این که گلشهر چهرهای پررنگ از فرهنگ افغانستان را نشان میدهد، اما مشکلات و چالشهایی هم در این منطقه وجود دارد. بیشتر مهاجران با مسائل اقامتی، کاری و تحصیلی مواجهاند. برخی از آنها هنوز مدرک رسمی اقامت ندارند و این موضوع برزندگی روزمرهشان تأثیر میگذارد.
از نظر خدمات شهری هم، گلشهر با کمبودهایی بهویژه در زمینه آموزش، بهداشت و امکانات فرهنگی مواجه است. با این حال، تلاش ساکنان برای بهترکردن شرایط زندگی، تحسینبرانگیز است. بسیاری از جوانان افغان، در کنار تحصیل، کار میکنند و برخی از آنها در دانشگاههای مشهد پذیرفته شدهاند.
نقش پررنگ گلشهر در ارتباط دو ملت ایران و افغانستان
گلشهر فقط یک محله نیست؛ بلکه، یک نقطه اتصال میان مردم ایران و افغانستان است. در این منطقه، مهاجران افغانستانی، نهتنها سنتها، زبان، فرهنگ و آداب خود را زنده نگه داشتهاند، بلکه بهدنبال ایجاد ارتباط مثبت و مؤثر با جامعه ایرانی نیز هستند. بسیاری از مغازهداران و صاحبان مشاغل، سالهاست که در اینجا کار میکنند و مشتریان ایرانی و افغانستانی را به یک چشم مینگرند. مدارس، مراکز فرهنگی و حتی مکانهای مذهبی در گلشهر، به روی همه مردم باز است و تلاش میشود همزیستی مسالمتآمیز، نهفقط در شعار بلکه در عمل، جاری باشد.
در گفتوگو با یکی از مغازهداران که سالها پیش از کابل به ایران مهاجرت کرده بود، برایم از دلتنگیهایش گفت. با لبخندی مهربان گفت: هر وقت دلتنگ مادرم میشوم، سریع اقدام به خرید بلیط هواپیما تهران کابل میکنم. وقتی میرسم کابل، انگار روحم زنده میشود. اما وقتی برمیگردم گلشهر، دیگر احساس غربت نمیکنم، چون اینجا هم مردم من هستند. اینجا کابل دوم من است، خانهای دور از خانه. این جملهاش برایم خلاصهای از تمام چیزی بود که گلشهر را خاص کرده است.
گلشهر یا کابل دوم در یک نگاه
برای من، بازدید از گلشهر فقط یک سفر ساده درونشهری نبود، بلکه یک تجربه فرهنگی و انسانی بود. در این منطقه، مهاجران افغانستانی توانستهاند جامعهای بسازند که نهتنها هویت خود را حفظ کرده، بلکه به بخش مهمی از بافت فرهنگی مشهد تبدیل شدهاند.
وقتی در کوچههای گلشهر قدم میزدم، کودکی را دیدم که کنار مادرش ایستاده بود و با لهجه خاص خودش، شعر میخواند. مادری را دیدم که در حال دوخت لباس سنتی برای فروش بود. پیرمردی را دیدم که روی صندلی نشسته بود و داستان مهاجرتش را برایم تعریف میکرد. همه اینها برایم یادآور کابل بود؛ کابلِ دوستداشتنیام که حالا سایهای از آن در دل مشهد نفس میکشد.
در مسیر بازگشت، به این فکر میکردم که چقدر خوب است پروازهایی مانند خرید بلیط هواپیما تهران کابل یا خرید بلیط هواپیما کابل تهران باعث شدهاند پیوند بین مردم دو سرزمین زنده بماند. گلشهر ثابت کرده که مرزها فقط روی نقشه وجود دارند؛ در دل مردم، دو کشور میتوانند در یک خیابان با هم زندگی کنند.